در مطالب اخیر، به برخی از گافهای سنگین سایت آینده اشاره کردم. اما هیچ کدام مانند رسوائی اخیر سایت آینده نیست. این سایت که مدعی حرفهای بودن و استقلال خبری بود، و بارها وابستگی خود را به فرزندان هاشمی رفسنجانی -محسن هاشمی، مهدی هاشمی و یاسر هاشمی- را تکذیب کرده بود، حالا معلوم شده که مدیر مسئول و سردبیر آن، از مسئولین شرکتی بودهاند که پیمانکار پروژههای متعدد برای مترو -که زیر نظر محسن هاشمی اداره میشود- بوده است. ابتدا ببینید که چگونه آِنده این موضوع را بارها تکذیب کرد. این تکذیبیهای است که به خبرگزاری ایرنا ارسال کردند:
سايت آينده: به فرزندان هاشمي رفسنجاني وابسته نيستيم
فواد صادقي، مدير سايت آينده با ارسال نامه اي به ايرنا، وابستگي سايت آينده به فرزندان هاشمي رفسنجاني را رد کرد.
به گزارش ايرنا در نامه فواد صادقي آمده است: «ادعاهايي مبني بر انتساب سايت آينده به آقاي مهدي هاشمي رفسنجاني يا يکي از فرزندان آيت ا… هاشمي رفسنجاني کاملا بي اساس بوده و خوشبختانه سايت آينده از معدود سايت هاي خبري در کشور است که هويت کليه مسئولان، نويسندگان آن کاملاً روشن بوده و با حفظ استقلال حرفه اي، در جهت رسالت اطلاع رساني گام برداشته است».
در انتهاي نامه مدير سايت آينده آمده است: «سايت آينده از نظر مالي کاملاً مستقل بوده و هيچ گونه کمکي از آقاي مهدي هاشمي رفسنجاني و يا هر شخص ديگري خارج از مجموعه سايت استفاده نکرده است و بنده و ساير همکاران سايت آينده تاکنون با آقاي مهدي هاشمي ملاقات نداشته ايم. نحوۀ تامين هزينه هاي سايت، علاوه بر آگهي هاي بازرگاني، کمکهاي همکاران آينده بوده است و از همين رو، سايت آينده با مشکلات زيادي در تامين هزينههاي خود مواجه است.سايت آينده در آپارتماني حدود 60 متري و پرسنلي در حد انگشتان يک دست همراه با مشکلات و محدوديت هاي مالي شديد، به فعاليت خود ادامه مي دهد».
خیلیها این ادعاها را باور کردند. اما واقعیت ماجرا از چه قرار است؟ این مطلبی است که چند روز پیش منتشر شد و با اتکا به برخی اسناد آشکار از جمله روزنامۀ رسمی، وابستگی این سایت به خاندان هاشمی را اثبات کرد:
رمزگشایی از سینهچاکی صادقانه و بیمزد! آینده برای خاندان هاشمی
بر اساس اسناد ارائه شده، مدیرمسئول [فواد صادقی] و سردبیر این سایت [عمار کلانتری] بهترتیب مدیرعامل و نایب رئیس هیئت مدیره شرکت آرمانگستر هستند که این شرکت طی سالهای گذشته در برخی پروژههای اجرایی ایستگاههای مترو بهعنوان پیمانکار فعالیت کرده است.

رمزگشایی از ارتباط گردانندگان سایت آینده با مدیریت متروی تهران و اعطای پروژههای سنگین در سالهای نهچندان دور به یک شرکت تازه تأسیس در حالی است که این سایت، ضمن حمایت شدید از مدیریت ضعیف متروی تهران، حملات تندی را علیه منتقدان آن در تمام سطوح ایراد میکند.

وقتی پاسخ آینده را دیدم، سؤالات زیادی در ذهنم ایجاد شد. سال 1381؟ مگر آن زمان هم محسن هاشمی رئیس مترو بوده؟ و بعد پاسخ بعدی به این مطلب را خواندم و تازه فهمیدم نزدیک به دو دهه است که محسن هاشمی بر مسند ریاست مترو تکیه زده است!
آشفتگی ارگان اینترنتی حامی خاندان هاشمی از افشاگری رجانیوز
[…]این استدلال در حالی از سوی بیانیهنویسان این سایت منتشر و بر آن پافشاری شده است که گویا گردانندگان ارگان اینترنتی حامی خاندان هاشمی علاقهای به شفاف کردن این نکته ندارند که محسن هاشمی حدود 2 دهه است که مدیریت مترو را دراختیار دارد و سینهچاکیهای امروز گردانندگان این سایت برای وی و حمله کردن به منتقدان او در حالی است که محسن هاشمی همان محسن هاشمی است!
چرا باید بیت المال بدون حساب و کتاب در اختیار افرادی باشد که مادام العمر بر جائی ریاست میکنند؟ 150 میلیارد دلار، ارزش اموال دانشگاه آزاد تخمین زده شده است که تا چندی پیش با هیئت مدیره دو نفره آقایان هاشمی و جاسبی اداره میشد که دومی رئیس دانشگاه بود! بودجه مترو تهران سالانه بیش از یک میلیارد دلار و بودجه سالانه شهرداری هم که بیش از 5 میلیارد دلار در سال است. حالا چه کسی بر این بودجهها نظارت میکند؟ از نظر آقایان کسی حق ندارد.
احتمالاً افاضات آقای قالیباف در مورد انتخابات را شنیدهاید، به خاطر همین هم اشاعه منکر نمیکنم و لینک نمیدهم. نکتهای که در آن صحبتها دقت نشد و مورد توجه قرار نگرفت و به حاشیه رفت، برداشت این آقا و امثال او از ولایت فقیه است که با متنی از کتاب «خاطرات عزت شاهی» میتوان مورد مقایسه قرار داد.
در بخش آخر این کتاب، عزت شاهی به برداشت فلاحیان و امثال او از ولایت فقیه اشاره میکند؛ او میگوید که برداشت آنها از حکمشان که توسط ولایت فقیه امضاء شده این بود که از این پس، هر کاری بکنند، مشروع است. مثلاً وقتی او (برای مثال) میگفت آقا لطفاً این لیوان را لب میز نگذارید، میافتد و میشکند. جواب میشنید: آقا من نماینده ولایت فقیه هستم و اینگونه تشخیص میدهم! خودتان از روی کتاب الکترونیکی «خاطرات عزت شاهی» ببینید.
در بخش ابتدائی سخنان کذائی قالیباف هم دقیقاً اینگونه نگاه به ولایت فقیه را میبینیم. در پاسخهایش به رسانهها این تفکر را میبینیم؛ تفکری که ندانمکاری در احداث تونل توحید، ریزش خیابان نواب و کشته شدن یک نفر را امری طبیعی میخواند! اصلاً به کسی چه ربطی دارد؟!
در